پسرم سید محمدسام پسرم سید محمدسام ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

سامی نفس داداش امیررضا

به نام پدر

سلام به پسرای گلم بزرگ مردای کوچکم البته یکیشون نیمه بزرگه .ویه دونه سلام گرم  به همسر عزیزم .اومدم اینجا با تاخیر ۴روزه تولد حضرت علی علیه السلام وروز پدر بهتون تبریک بگم . انشاءالله همیشه سلامت وشاد باشین .دلیل تاخیرم مسافرت به کاشون بود .سرماخوردگی من . یادتون بودم ولی خداروشکر که بالاخره تونستم . امسال روز معلم مصادف شد باروز پدر .بابا حمید معلم نیست ولی برای من وپسرام یک معلم دلسوز وبا تجربست مخصوصا برای تربیت پسرام . حمیدرضای عزیزم خداروشکر که هستی .انشاءالله که همیشه سلامت باشی وسایت بالای سرمون باشه الهی آمین . امسال خیلی دلم میخواست که روز پدر برم سر خاک باباجون .چون باباجون کاشونه به همین خاطر خیلی سال بود که نتونسته...
15 ارديبهشت 1394

اولین پست ۱۳۹۴

 سال ۹۳ با همه ی خوبی وبدیش ، شیرینی و سختیهاش گذشت .ولی بارز ترین اتفاقش اینه که یکسال بزرگتر شدیم . مخصوصا آقا محمدسام .پسرگلم که الان یکسال ونه ماهشه ،  هرچند که نمیتونه درست حرف بزنه وجمله بگه ولی کلمه های زیادی یاد گرفته که خیلی بانمک میگه .مثلا اسم خودش که بهش میگیم اسمت چیه میگه هام .میگم بگو سام داد میزنه ومیگه هاااااام .میگم خوشگل مامان کیه .میگه هام .عزیزمامان کیه ؟؟میگه هام . صدای اذان وقرآن که میشنوی صلوات میفرستی البته با کمک من .همه هم باید صلوات بفرستن .اگرم یه نفر نگه اونقدر صداش میزنی تا صلوات بفرسته که اغلب مواقع داداش امیررضا لجبازی میکنه وصداتو درمیاره .  بااینکه اسباب بازی داری...
3 ارديبهشت 1394
1